- تشبیه
تشبیه آن است که کسی یا چیزی را از لحاظ داشتن صفتی به کسی یا چیزی دیگر مانند کنیم ، هر تشبیه چهار رکن دارد :
رکن اوّل کلمه ای است که آن را تشبیه می کنیم ( مشبّه ) .
رکن دوم کلمه ای است که رکن اوّل را به آن تشبیه می کنیم. ( مشبّهٌ به)
رکن سوم شباهت رکن اوّل و دوم است و معمولاً حذف می شود.( وجه شبه )
رکن چهارم کلماتی است که تشبیه را برقرار می سازد ؛ از قبیل: مانندِ ، مثلِ ، چون ، هم چون ، به سانِ و . . . ( ادات تشبیه )
گاهی رکن چهارم هم حذف می شود .
مثال : پیراهن او مثل برف سفید است . ← تشبیه کامل
1 4 2 3
کاسه ی صبرم لبریز شد . ← تشبیه بدون رکن 4
2 1 3
صورتش مانند لبو شده بود. ← تشبیه بدون رکن3
1 4 2
پدرش در جوانی شربت شهادت نوشیده بود. ← تشبیه بدون رکن 3و4
2 1
2 - تشخیص (شخصیّت بخشی یا جان بخشی)
تشخیص آن است که در عالَم خیال ، اشیا یا عناصر طبیعت یا جانوران مانند انسان ها رفتار کنند ؛ مثال :
باد گویی بر تن درختان تازیانه می زد. و یا : گویی آسمان هم بر ما گریه می کرد .
شب ز اسرار علی آگاه است . و یا : تا نگرید ابر، کی خندد چمن
شبنم از روی برگ گل برخاست گفت می خواهم آفتاب شوم
3 – تلمیح
تلمیح آن است که شاعر یا نویسنده ای به طور غیر مستقیم به آیه ، حدیث ، داستان یا یک رویداد تاریخی اشاره کند . (دقّت کنید که تلمیح اشاره به آیه ، حدیث یا . . . است ، نه بیان آن آیه ) مثال :
کوه و دریا و درختان همه در تسبیح اند / نه همه مستمعی فهم کند این اسرار (سعدی )
اشاره به آیه ی ( و ان مِن شَیءٍ الّا یُسَبّحُ بِحَمده وَلکِن لاتَفقَهونَ تَسبیحَهُم ) یعنی موجودی نیست در عالَم که تسبیح و ستایش خدا نکند ولی شما تسبیح آن ها را نمی فهمید.
مثال دیگر: چنین گفت پیغمبر راستگوی ز گهواره تا گور دانش بجوی "
اشاره به حدیث " اُطلُب العلمَ مِنَ المَهدِ اِ لَی اللّحَدِ " از پیامبر یعنی دانش را از گهواره تا هنگام مرگ جست جو کنید.
مثال دیگر:
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند / چون تو را نوح است کشتیبان ز توفان غم مخور (حافظ )
اشاره به رویداد تاریخی توفان و کشتی نوح(ع)
4– تضاد
تضاد آن است که شاعر یا نویسنده دو کلمه ی متضاد را در کلام بیان کند ؛ مثال :
چو دخلت نیست ، خرج آهسته تر کن .
با بدان کم نشین که صحبت بد گر چه پاکی تو را پلید کند
عزّت از خواری نشناخته ای عمر در خار کشی باخته ای
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
5 - تکرار
هرگاه نویسنده بخواهد بر چیزی تاکید کند آن را تکرار می کند ، این تکرار آگاهانه بر تاثیر سخن می افزاید ؛ مثال :
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو / شرح دهم غم دلم نکته به نکته ، مو به مو
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن / با مردم بی درد ندانی که چه دردی است (مهرداد اوستا )
تعداد 2صفحه فایل word در حالت به صورت فشرده در قالب winzipقابل دانلود می باشد.