درسنامه فارسی هشتم درس هفتم آداب نیکان معنی واژگان و معنی نثر و شعر معنی درس همراه با ارایه ها

تعداد   8صفحه  فایل   PDF     در حالت به صورت فشرده در قالب  winzipقابل دانلود می باشد.

معنی اداب نیکان فارسی هشتم صفحه 51 🔹 آورده اند که شیخ جُنید بغدادی، از عارفان قرن سوم هجری، از شهر بیرون رفت و مریدان از پی او می رفتند. شیخ از احوال بهلول پرسید. مریدان گفتند: «او مرد دیوانه ای است و تو را با او چه کار؟» گفت: «او را طلب کنید که مرا با او کار است». او را در صحرایی یافتند و شیخ را پیش او بردند. شیخ سلام کرد، بهلول جواب سلام او را داد. فرمود: «تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می کنی؟» عرض کرد: «آری». بهلول فرمود: «باری، طعام خوردن خود را می دانی؟» عرض کرد «اوّل «بسم الله» می گویم، از پیش خود می خورم. لقمه کوچک برمی دارم». بهلول برخاست و فرمود: «تو می خواهی مرشد خلق باشی، در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی دانی؟» و به راه خود رفت. پس مریدان شیخ را گفتند: «یا شیخ، این مرد دیوانه است». واژه های مهم: آورده اند: نقل کرده اند، حکایت کرده اند مریدان: شاگردان، پیروان از پی او میرفتند: پشت سر او میرفتند، به دنبال او میرفتند طلب: جستجو ارشاد: راهنمایی، به راه راست هدایت کردن طعام: غذا عرض کرد: گفت مرشد: هدایت کننده، راهنما خلق: مردم. دانش زبانی: تو را با او چه کار: «را» به معنای حرف اضافه است تویی: یعنی تو هستی (ی) نشانه فعل اسنادی است آری، باری، یا شیخ: شبه جمله و هرکدام یک جمله کامل محسوب می شوندا شیخ را گفتد: را به معنای حرف اضافه «به» و شیخ نقش متمم دارد. معنا عبارت های مهم: مریدان از پی او میرفتند: یعنی شاگردان به دنبال او می رفتد او را طلب کنید که مرا با او کار است: یعنی او را بخواهید و پیدا کنید که من با او کار دارم از پیش خود میخورم: یعنی از سمت و طرف خودم (آنچه جلوی دستم است) میخورم. 🔹 شیخ در پی او روان شد و گفت: «مرا با او کار است». چون بهلول به ویرانه ای رسید، بازنشست. جنید به او رسید. بهلول پرسید: «آیا سخن گفتن خود را می دانی؟» عرض کرد: «آری، به قدر می گویم و بی موقع و بی حساب نمی گویم. به قدر فهم مستمعان می گویم و …». بهلول گفت: «چه جای طعام خوردن که سخن گفتن هم نمی دانی!»؛ پس برخاست و برفت. واژه های مهم: ویرانه: خرابه به قدر: به اندازه مستمعان: شنوندگان، گوش دهندگان. آرایه های ادبی: شیخ در بی او روان شد: کنایه از به دنبال او رفتند. دانش زبانی: اری: شبه جمله و در شمارش تعداد جملات یک جمله کامل به حساب میاید. معنا عبارت های مهم: به قدر میگویم و بیموقع و بی حساب نمی گویم، به قدر فهم مستمعان میگویم: یعنی بله، به اندازه سخن میگویم و نابجا و نسنجیده صحبت نمیکنم و به اندازه درک و فهم شنوندگان سخن میگویم چه جای طعام خوردن که سخن گفتن هم نمیدانی: یعنی غذا خوردن که بلد نیستی هیچ، سخن گفتن هم بلد نیستی. معنی اداب نیکان فارسی هشتم صفحه 52 🔹 جنید باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت: «تو از من چه می خواهی؟ تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی دانی! باری، آداب خوابیدن خود را می دانی ؟» عرض کرد: «آری می دانم»، پس آنچه آداب خوابیدن بود که از حضرت رسول (ص) رسیده بود، بیان کرد. بهلول گفت: «فهمیدم که آداب خوابیدن هم نمی دانی». خواست برخیزد. جنید دامنش بگرفت و گفت: «من نمی دانم، تو از بهر خدا، مرا بیاموز». بهلول گفت: «تو دعوی دانایی می کردی، اکنون که به نادانی خود معترف شدی، تو را بیاموزم. بدان که اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن، آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از این گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود. در سخن گفتن نیز باید اوّل، دل، پاک باشد و نیّت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدا باشد وگرنه سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد و در آداب خواب، اصل این است که در دل تو بُغض و کینه و حسد مسلمانان نباشد و در ذکر حق باشی تا به خواب روی». جنید دست بهلول را بوسید و او را دعا کرد. واژه های مهم: باری: به هر حال آداب: شیوه ها و روش ها از بهر خدا: به خاطر خدا دعوی: ادعا معترف شدی: اقرار کردی، اعتراف کردی فرع: غیر اصل و غیر ضروری نیت: قصد و انگیزه بغض: در لغت یعنی گرفتگی گلو، اما در اصطلاح یعنی حسد و کینه داشتن ذکر: یادآوری نام خدا. آرایه های ادبی: فرع و اصل: تضاد حلال، حرام: تضاد سبب تاریکی دل شود: کنایه از گمراهی بغض، حسد و کینه: مراعات نظیر. دانش زبانی: باری و اری: شبه جمله و هرکدام یک جمله کامل محسوب میشوندا تو را بیاموزم: را به معنای حرف اضافه (به) است و کلمه تو نقش متمم دارد جنید دامنش بگرفت: نقش (ش) در دامنش مضاف الیه است که همراه با »دامن« مضاف آمده است سکوت و خاموشی: مترادف هستند بهتر و نیکوتر: صفت تفضیلی یا برتر در ذکر حق باشی تابه خواب روی: روی در اصل به معنای بروی میباشد که مضارع التزامی است. معنا عبارت های مهم: جنید دامنش بگرفت: یعنی جنید از او درخواست کمک کرد. معنی کلمات درس اخلاق رایانه ای فارسی هشتم زیست: زندگی کردن چیرگی: تسلط سنت: راه، روش حصار: دیوار چرتکه: وسیله شمارش اعداد (نوعی ماشین حساب) هنجار: روش، رفتار حریم: قلمرو، محدوده رهاورد: هدیه، سوغات چاپار: نامه رسان مظاهر: نشانه ها معیار: اندازه جمال: زیبایی اسطرلاب: ابزار تعیین ستارگان متعالی: بلند مرتبه حرمت: احترام غفلت: بی خبری عصر: دوره، زمان بی هیاهو: بی سر و صدا پاس داشتن: مراقبت کردن فضایل: خوبی ها معنی اخلاق رایانه ای فارسی هشتم صفحه 53 🔹 علم و دانش و دستاوردهای جدید علمی، پیوسته چهره جهان و چگونگی زیست انسان را دگرگون می سازد. بشر به کمک عقل و استعداد خدادادی خویش، تلاش می کند تا ابزاری پدید آورد که رنج زندگی را کم کند و بر آسایش آن بیفزاید. واژه های مهم: دستاورد: نتیجه پیوسته: همیشه استعداد: توانایی درونی خدادادی: چیزی که از جانب خدا به کسی رسیده باشد. آرایه های ادبی: چهره جهان: تشخیص رنج و آسایش: تضاد کم کند و بیفزاید: تضاد. دانش زبانی: چگونگی زیست انسان را دگرگون سازد: زیست در معنای مصدر (=زیستن) و زندگی است. 🔹 روزگاری چرتکه، چاپار، پیک، پرنده نامه رسان و اُسطُرلاب در جامعه و محیط زندگی اجتماعی نقش داشته اند. امروزه این ابزارها، کارایی ندارند. اکنون عصر چیرگی ماشین و رایانه و به طور کل، روزگار تسلّط دستاوردهای علمی و فنّاوری بر تار و پود زندگی بشر است. انسان، موجودی اجتماعی است و هر جامعه ای در سرزمین ویژه ای، دین، زبان، اخلاق، آداب و هنجارهای فرهنگی و سنّت های اعتقادی، باورها و ارزش های خاصّی دارد. افراد جامعه در برخوردها و داد و ستدها پایبند به آن اعتقادات و هنجارهای اخلاقی و آداب اجتماعی هستند. واژه های مهم: چرتکه: وسیله ای که در روزگار گذشته برای شمارش اعداد از آن استفاده می کردند چاپار: پیک، قاصد، نامه بر اجتماعی: جمعی فناوری: تکنولوژی اسطرلاب: ابزاری که دانشمندان علم ستاره شناسی در روزگار قدیم برای تعیین وضعیت ستارگان از آن استفاده می کردند عصر: دوره چیرگی: غلبه، پیروزی رایانه: کامپیوتر هنجار: روش، رفتار، قاعده، معیار پایبند: مقید و موظف بودن. آرایه های ادبی: چرتکه، چاپار، پیک، پرنده نامه رسان و اسطرلاب: مراعات نظیر دین، زبان، اخلاق، آداب و هنجارهای فرهنگی، سنت های اعتقادی، باورها و ارزش ها: مراعات نظیر داد و ستد: تضاد تار و پود زندگی: ترکیبی اضافی است که در آن زندگی به یک فرش تشبیه شده که تار و پود را از آن قرض گرفته است و منظور از تار و پود زندگی، کل ابعاد زندگی است. 🔹 خانواده، کوچک ترین بخش اجتماع است و برای خود، هنجار و حریم و قانون و آدابی دارد. اهل هر خانواده، متناسب با آن آداب و معیارهای اخلاقی، تربیت می شوند و حریم و حُرمت یکدیگر و اجتماع را پاس می دارند. هر کس به آسانی نمی تواند حصار خانواده را فرو بریزد و وارد فضای پاک و امن آن بشود. واژه های مهم: حریم: محدوده متناسب: هماهنگ معیار: واحد سنجش خوبی ها و بدی ها پاس میدارند: رعایت میکنند، نگهبانی میکنند حصار: محدوده، حریم فضا: محل اشغال چیزی. آرایه های ادبی: فرو بریزد: کنایه از خراب کردن پاک و امن: مراعات نظیرا هنجار، حریم، قانون و آداب: مراعات نظیر دارند. دانش زبانی: کوچکترین: صفت عالی حریم و حرمت: هم خانواده. 🔹 یکی از آسیب های جدّی جامعه ماشینی و آراسته به علم و فن، استفاده نابجا و نسنجیده از امکاناتی است که فراهم آمده است. گویی هر یک، ابزاری شده اند تا ما را از هویّت اصلی خویش، دور سازند. شکستن شکوه و حرمت انسانی و کم رنگ شدن آداب و رسوم اخلاق ها، رهاورد تمدّن ماشینی و علم زده غرب است. واژه های مهم: آسیب: صدمه آراسته: تزیین شده نسنجیده: حساب نشده ابزار: وسیله هویت: شخصیت، ذات، کیستی شکوه: عظمت حرمت: حریم رهاورد: ارمغان، هدیه و مخفف «راهآورد». آرایه های ادبی: کمرنگ شدن آداب و اخلاق: کنایه از بیاحترام و بیارزش شدن و از دست رفتن جلوه چیزی. 🔹 رایانه، اینترنت، تلفن همراه و دیگر تولیدات علمی، از مظاهر آفرینش گری انسان، این بنده ضعیف خداوند است. اینترنت، پنجره ای است رو به جهان بیرون، پنجره ای باز به هر سمت و سو، که ممکن است منظره ای سرسبز و روح انگیز از جلوه جمال پروردگار را نشان دهد یا فضایی طوفان خیز و پر گِل و لای را پیش چشم آورد و بوی ناخوش آن، فضای ذهن شما را فرا بگیرد. واژه های مهم: رایانه: کامپیوتر مظاهر: نشانه ها، جمع کلمه مظهر آفرینشگری: ایجاد کردن جلوه جمال پروردگار: از نشانه های زیبایی خداوند روح انگیز: فرح بخش، شادیآور فرا بگیرد: در بر بگیرد. آرایه های ادبی: رایانه، اینترنت، تلفن همراه: مراعات نظیر اینترنت پنجره ای است رو به جهان بیرون، پنجرهای است باز به هر سمت و سو: تشبیه دارد اینترنت: مشبه، پنجره: مشبه به، باز به هر سمت وسو: وجه شبه، ادات تشبیه ان حذف شده است فضایی طوفان خیز: منظور صفحاتی از اینترنت است که تصاویر نابهنجار دارند و پر از زشتی ها و بدی ها هستند. 🔹 علم و فن و همه آنچه از رهاورد دانش بشری، پدید می آیند، زمانی مفیدند که در راه خدمت به پیشرفت خلق خدا به کار گرفته شوند و انسان را در مسیر کمال و رسیدن به معنی اخلاق رایانه ای فارسی هشتم صفحه 54 اخلاق متعالی، کمک کنند، وگرنه ابزاری برای به پوچی و نابودی کشاندن بشر به شمار می آیند و سبب غفلت و اسارت انسان می شوند. واژه های مهم: فن: حرفه رهاورد: ارمغان، سوغات کمال: راه رسیدن به پیشرفت متعالی: بلند مرتبگی غفلت: بیخبری، ناآگاهی، گمراهی اسارت: اسیر بودن، گرفتاری، بندگی. دانش زبانی: پوچی و نابودی: مترادف هستند زمانی مفیدند: مفید نقش مسند دارد یعنی مفید هستند. 🔹 امروزه که دشمنان این ملّت، از راه این ابزارها، جنگ نرم را بی هیاهو آغاز کرده اند تا غوغایی بیافرینند، اگر کاربران اینترنت و فنّاوری جدید به اخلاق علمی و فضایل انسانی، آراسته نشوند و حریم قانون و دین و هنجارهای اخلاقی، فرهنگی و آداب جوانمردی را رعایت نکنند، این ابزارها همچون بمب ویرانگری خواهند شد در هر خانواده؛ بنابراین، اخلاق رایانه ای یا فنّاوری، بیانگر پایبندی ما به اخلاق فردی و ارزش های اجتماعی و رعایت حقوق دیگران است. واژه های مهم: جنگ نرم: جنگی که در آن از ابزار جنگی استفاده نمیشود بی هیاهو: بدون سر و صدا غوغا: آشوب و سر و صدا کاربران: استفاده کنندگان فضایل: جمع فضیلت، برتریهای اخلاقی آراسته: زینت داده شده هنجار: روش، رفتار اخلاق رایانه ای: درست استفاده کردن از فناوری و رایانه پایبندی: مقید و موظف بودن حقوق: جمع حق. آرایه های ادبی: بی هیاهو و غوغا: تضاد این ابزارها همچون بمب ویرانگری خواهند شد: تشبیه دارد ابزارها: مشبه، همچون: آدات تشبیه، بمب: مشبه به، ویرانگری: وجه شبه

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل من ، بهشت من دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید